فهرست مطالب

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 58 (شهریور1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/06/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • پریچهر توتونچی صفحه 1
    هدف
    یکی از معیارهای سلامت نوزاد در زمان تولد، اندازه دور سر او است که همراه با سایر معیارها، مثل قد و وزن می تواند اطلاعات مفیدی در مورد چگونگی رشد داخل رحمی جنین و مراقبت پره ناتال مادر در اختیار ما قرار دهد. هدف از انجام این بررسی تعیین اندازه دور سر نوزادان زنده متولد شده در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه تهران و بعضی از عوامل مؤثر بر آن بود.
    مواد و روش کار
    نوع بررسی مقطعی بود. خصوصیات مورد بررسی، شامل جنس نوزاد، سن داخل رحمی، وجود ناهنجاری مادرزادی از جمله ناهنجاری های جمجمه، وجود صدمات جمجمه ای ناشی از زایمان، وضعیت قرارگرفتن جنین و جفت، سن مادر، وجود چندقلویی، نوع زایمان، سوابق باروری مادر (از قبیل تعداد بارداری، تعداد زایمان، سابقه سقط، سابقه نازایی)، سابقه بیماری مزمن مادر، و مصرف فنی تویین و یا الکل توسط مادر در دوره بارداری اخیر بود. اطلاعات فوق از طریق معاینه فیزیکی نوزاد و مصاحبه با مادران جمع آوری گردید. وزن، قد و دور سر نوزادان در روز اول تولد اندازه گیری و ثبت گردید. این مطالعه از مهر ماه سال 1381 تا مهر ماه سال 1382 در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. اطلاعات مربوط به 1067 نوزاد زنده متولد شده که به طور تصادفی انتخاب شده بودند جمع آوری گردید.
    نتایج
    میانگین دور سر نوزادان 3/34 سانتی متر با انحراف معیار 84/1 و میانه 5/34 بود. میانگین دور سر 1040 نوزاد (48/96 درصد) در محدوده 38-6/30 ، 31 نوزاد (95/2 درصد) کم تر از 6/30 و 6 نوزاد (57/0 درصد) بیش از 38 بود. میانگین دور سر نوزادان پسر (55/34) کمی بیش تر از دختران (12/34) بود. میانگین دور سر نوزادان نارس (41/32) کم تر از نوزادان ترم (62/34) و نوزادان کم وزن (63/31) کم تر از نوزادان با وزن طبیعی (68/34) بود. میانگین دور سر نوزادانی که حاصل زایمان چهارم و بیش تر (62/34)، سزارین (51/34)، بارداری سوم و بیش تر (49/34)، بارداری یک قلو (42/34) و یا مادران بیش تر از 35 سال (49/34) بودند از بقیه نوزادان بیش تر بود. بین اندازه دور سر نوزاد و سن داخل رحمی (001/0p< و 51/0=r)، وزن نوزاد (001/0p< و 62/0=r) و قد نوزاد (001/0p< و 58/0=r) همبستگی مثبت وجود داشت. میانگین دور سر نوزادان با تعداد زایمان، تعداد بارداری، بارداری دوقلو، سن مادر، سن داخل رحمی، وزن زمان تولد و جنس نوزاد ارتباط معنادار آماری نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    در این بررسی، دور سر 5/3 درصد نوزادان درخارج از محدوده SD 2± از میانگین قرار داشت که این نوزادان باید از نظر میکروسفالی و یا ماکروسفالی تحت بررسی دقیق تر قرار گیرند. نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از خصوصیات مادر از قبیل سن بیش از 35 سال، تعداد بارداری و یا تعداد زایمان بیش تر از یک بار و بعضی از خصوصیات نوزاد، شامل یک قلویی، وزن زمان تولد بیش از 5/2 کیلوگرم، سن داخل رحمی 37 هفته و بالاتر و پسر بودن، اندازه دور سر نوزاد را به طور معنادار افزایش می دهد. مضافا این که با بالاتر رفتن سن داخل رحمی جنین ودر نتیجه رشد داخل رحمی بهتر او که توسط قد و وزن نوزاد نشان داده می شود رشد دور سر هم افزایش می یابد. بنابراین به نظر می رسد فراهم کردن امکان رشد داخل رحمی بیش تر جنین از یک سو و پیشگیری از زایمان زودرس از سوی دیگر می تواند احتمال طبیعی بودن اندازه دور سر جنین را در زمان تولد افزایش دهد.
    کلیدواژگان: دور سر، میانگین، نوزاد، عامل خطر
  • نجمه تهرانیان، مینو رنجبر، انوشیروان کاظم نژاد، سعیده ضیایی صفحه 9
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح hCG ترشحات سرویکوواژینال و زایمان زودرس می باشد.
    روش کار
    نوع مطالعه این پژوهش مقعطی مقایسه ای است. در این مطالعه از 60 زن مراجعه کننده با نشانه های دردهای زودرس زایمانی و 27 زن با حاملگی سالم به درمانگاه های اورژانس و مامایی با سن حاملگی 24 تا 36 هفته و 6 روز نمونه گیری از ترشحات سرویکوواژینال به عمل آمد. موارد پارگی زودرس کیسه آب، پلی هیدروآمنیوس، خونریزی و ترشحات خونی، مقاربت و استفاده از لوبریکانت یا کرم واژینال طی 24 ساعت گذشته، اعتیاد به سیگار، ابتلا مادر به بیماری های سیستمیک، ابتلا به هیپرتانسیون حاملگی یا پره اکلامپسی، سابقه کیست تخمدان، ابتلا به کوریو آمنیونیت، استفاده از کورتیکوستروئیدها هنگام نمونه گیری، وجود آنومالی های جنینی، محدودیت رشد جنین و دیلاتاسیون بیش تر از 3 سانتی متر از مطالعه حذف گردیدند. نمونه به دست آمده در یخچال نگهداری و به آزمایشگاه منتقل و طی 72 ساعت مورد آزمایش قرار گرفت و سپس بیماران از نظر وقوع زایمان زودرس پیگیری شدند.
    نتایج
    این پژوهش نشان داد که میانگین سطح ß-hCG ترشحات سرویکوواژینال در گروه I (لیبرو زایمان زودرس یا حقیقی) (mlu/ml24) بالاتر از گروه II (لیبر زودرس و زایمان سر موعد یا کاذب) (mlu/ml 44/17) و گروه III (سالم) (mlu/ml 02/10) می باشد. بین متغیرهای افاسمان سرویکس، شدت انقباضات و فاصله نمونه گیری تا زمان زایمان و مقدار hCG ترشحات سرویکوواژینال نیز اختلاف معناداری بین سه گروه وجود دارد. آنالیز منحنی ROC نشان داد که سطح hCG ترشحات سرویکوواژینال مساوی یا بیش تر از 5/22 میلی واحد در میلی لیتر با زایمان زودرس همراه است (حساسیت 97 درصد، ویژگی 76 درصد، ارزش پیشگویی مثبت و منفی 81 و 96 درصد). مقدار بحرانی برای گروه های II و III، 18 میلی واحد در میلی لیتر (با حساسیت 48 درصد، ویژگی 93 درصد، ارزش پیشگویی مثبت و منفی 87 درصد و 62 درصد) است.
    کلیدواژگان: ß، hCG ترشحات سرویکوواژینال، زایمان زودرس، زایمان سر موعد
  • زهرا جعفری، گراناز وفایی صفحه 15
    مقدمه
    Hemi-Sync از جمله روش های صوت درمانی است که امروزه در درمان افراد مبتلا به اختلالات حسی و حرکتی به کار می رود. این روش بر مبنای اصل یکپارچگی حسی(sensory integration) است و از فناوری زنش دو گوشی (binaural beats) استفاده می کند. مطالعات نشان داده است که گوش دادن به این سیگنال ها به همراه صدای زمینه (نویز یا موسیقی)، یکپارچگی حسی ویژه ای را فراهم می کند که در افزایش توجه و یادگیری مؤثر است.
    هدف
    بررسی تاثیر درمان صوتی Hemi-Sync در بهبود برخی شاخص های رفتار تطبیقی و شاخص های ادیولوژیک در افراد کم توان ذهنی 21-16 سال.
    روش کار
    در مطالعه حاضر که به روش تحلیل تک موردی (single subject) روی 6 فرد کم توان ذهنی در محدوده سنی 16 تا 21 سال در مرکز آموزشی و توانبخشی نمونه تهران صورت گرفت، برای بررسی تاثیر روش صوت درمانی Hemi-Sync از تکمیل پرسشنامه شاخص های رفتار تطبیقی، مصاحبه با مربیان (شاخص های رفتاری یا غیرادیولوژیک)، و ارزیابی تغییرات آستانه های شنوایی (شاخص ادیولوژیک) استفاده شد.
    نتایج
    این مطالعه در بسیاری شاخص های رفتار تطبیقی افراد مورد بررسی از جمله ضعف حافظه، ضعف توجه چشمی، پیگیری فرامین و دستورات، عصبانیت و پرخاشگری، هماهنگی اعمال، سازگاری با تغییرات و غیره، و همچنین در مصاحبه با مربیان و شاخص های ادیولوژیک بهبود قابل توجهی را نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر، تاثیر معنادار روش صوت درمانی Hemi-Sync در بهبود برخی شاخص های رفتار تطبیقی در افراد کم توان ذهنی مشاهده شد. امید است در آینده تاثیرات این روش درمانی مورد بررسی بیش تر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: صوت درمانی، Hemi، Sync، زنش دو گوشی، عقب ماندگی ذهنی
  • مسعود رودباری صفحه 21
    هدف
    این تحقیق در مورد غلظت گلوکز نشان دار در پلاسمای خون در یک سیستم دو بخشی است. مطالعه راجع به گروهی از زنان در بیمارستان سنت توماس لندن در سال 1996 در دوران بعد از بارداری بوده که برخی از آنان از دیابت دوران بارداری رنج می برده اند.
    روش کار
    کلیه زنان گلوکز و گلوکز نشان دار را از طریق تزریق وریدی دریافت داشته اند و اطلاعات از طریق نمونه گیری از خون آنان در مدت سه ساعت بعد از تزریق به دست آمده است. هدف مطالعه ساختن یک مدل تصادفی برای غلظت گلوکز نشان دار در پلاسما و سلول ها به جای استفاده از مدل غیرتصادفی رایج است که در آن، اثرات تصادف در نظر گرفته نمی شود.
    روش کار
    در این روش فرض می شود که غلظت گلوکز نشان دار در پلاسمای خون در زمان ها و افراد متفاوت (با واریانس ثابت) بوده، اطلاعات غلظت گلوکز نشان دار در هر زمان ثابت از یک فرایند تصادفی با تابع توزیع نرمال بریده شده تبعیت می کند. بنابراین، ناپایداری (عدم قطعیت) با کل سیستم از جمله جریان های گلوکز نشان دار بین بخش ها، کاهش گلوکز نشان دار در سلول ها و غلظت اولیه گلوکز نشان دار پلاسما، آمیخته است و پارامتر ها با زمان و با نمونه ها تغییر می کنند، بنابراین، استفاده از مدل غیر تصادفی مقدار گلوکز نشان دار در پلاسما و سلول ها نادرست است.
    نتایج
    برای ساختن این مدل تصادفی از معادلات دیفرانسیل استفاده شد و مدل نهایی غلظت گلوکز نشان دار در پلاسمای خون و سلول ها که به شکل ماتریس و ترکیبی از ماتریس دو بخشی و گشتاور های فرایند تصادفی بوده، ساخته شد.
    بحث و نتیجه گیری
    مقایسه مدل تصادفی و غیرتصادفی غلظت گلوکز نشاندار در پلاسما نشان می دهد که اختلاف کمی بین این دو وجود دارد و دو مدل تقریبا یکسان هستند. این تشابه می تواند به علت حجم کوچک نمونه و یا یکسان بودن فرایند تصادفی برای عناصر ماتریس دو بخشی باشد.
    کلیدواژگان: مدل تصادفی، پلاسمای خون، ناپایداری، معادلات دیفرانسیل، غلظت گلوکز، برآورد پارامترها
  • مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژادمجرد، محمدرضا واعظ مهدوی صفحه 31
    هدف
    با توجه به اثر ضددیابتی دانه و برگ شنبلیله، در تحقیق حاضر اثر عصاره آبی برگ شنبلیله بر تون پایه و فعال آئورت سینه ای در مدل تجربی دیابت قندی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    به این منظور، موش هایی صحرایی نر از نژاد ویستار به گروه های کنترل، کنترل تحت تیمار با عصاره آبی برگ شنبلیله، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با عصاره تقسیم شدند. عصاره شنبلیله در یکی از دوزهای mg/Kg 200 و 100 به فرم داخل صفاقی و یک روز در میان سه روز پس از شروع بررسی به مدت دو ماه تجویز گردید. مقادیر وزن و گلوکز سرم در هفته قبل بررسی و در هفته های چهارم و هشتم پس از آن تعیین شد و پاسخگویی حلقه های آئورتی در دو حالت پایه و فعال در پایان دو ماه با استفاده از بساط بافت ایزوله مورد اندازه گیری قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج بررسی نشان داد که هر چند تیمار با عصاره برگ شنبلیله در هر دو دوز هیچ گونه تغییر معنا دار در میزان تون پایه در گروه دیابتی تحت تیمار با عصاره در مقایسه با گروه دیابتی ایجاد نمی کند، ولی میزان تون فعال القا شده بر اثر اضافه کردن نورآدرنالین به حمام بافتی در گروه دیابتی تحت تیمار با عصاره (mg/Kg 200) به طور معنادار از گروه دیابتی کم تر است (p<0.01).
    بحث و نتیجه گیری
    به طور خلاصه می توان نتیجه گیری کرد که تیمار موش های دیابتی با عصاره آبی برگ شنبلیله در دراز مدت به صورت وابسته به دوز، موجب تخفیف پاسخگویی انقباضی آئورت سینه ای به آگونیست اختصاصی نورآدرنالین می گردد و تون پایه عروقی در موش های دیابتی تحت تاثیر این تیمار قرار نمی گیرد.
    کلیدواژگان: برگ شنبلیله، دیابت قندی، پاسخگویی انقباضی، آئورت سینه ای، موش صحرایی
  • فرشته غایبی مهماندوست، گیتی ترکمان سید محمد فیروزآبادی، قدمعلی طالبی صفحه 37
    هدف
    تحقیقات متعددی در مورد تاثیر تحریکات الکتریکی بر جریان ترمیم زخم انجام شده است. تفاوت زیادی در نوع روش درمانی، جریان الکتریکی استفاده شده، دوره درمانی، نوع قطب و سایر پارامترهای درمانی وجود دارد. در مورد تاثیر قطب های مثبت و منفی بر جریان ترمیم نیز نتایج ضد و نقیض فراوان ارائه شده است. در مطالعه حاضر، اثر جریان مستقیم منقطع کاتدی و آندی بر جریان ترمیم زخم های پوستی در خوکچه های هندی مقایسه و بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در 42 سر خوکچه هندی نر، نژاد آلبینو با وزن 500-300 گرم، برش تمام ضخامت پوستی به طول mm 30 در راستای بدن و در سمت راست ستون فقرات ایجاد شد. سپس حیوانات در 4 گروه درمانی (دو گروه 14 روزه و دو گروه 21 روزه) و دو گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    در دو گروه درمانی 14 و 21 روزه، در سه روز اول از قطب مثبت (تحریک آندی) و بعد از آن از قطب منفی (تحریک کاتدی) بر روی پوست زخمی استفاده شد. در دو گروه درمانی دیگر در سه روز اول از قطب منفی و پس از آن تا پایان دوره از قطب مثبت استفاده شد.24 ساعت پس از ایجاد زخم، زخم ها با جریان I.D.C. با فرکانس pps80 و شدت 600-300 میکروآمپر به صورت روزانه به مدت 1 ساعت تحت درمان قرار گرفتند. میزان بهبود زخم با اندازه گیری سطح زخم، طول دوره بهبود و پارامترهای حداکثر مقاومت کششی بافت (Fmax)، استرس و سطح زیر منحنی نیرو – تغییر طول (Load- Deformation) ارزیابی شد.
    جریان کاتدی و آندی، سطح زخم را نسبت به گروه کنترل به میزان معناداری کاهش داد (p<0.05). در گروهی که در سه روز جریان کاتدی استفاده شد، نسبت به گروه آندی، سطح زخم در چهاردهمین روز کوچک تر بود (p<0.05) جریان I.D.C. در هر دو گروه درمانی، پس از هفته دوم، میزان استرس و Fmax را نسبت به گروه کنترل افزایش داد که افزایش استرس در گروه درمانی آندی (سه روز اول قطب مثبت) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (p<0.05). استفاده از جریان I.D.C. در هر دو گروه درمانی 21 روزه، طول مدت بسته شدن زخم را به طور معنادار کاهش داد (p<0.05). پس از پایان هفته دوم، سطح زیر منحنی نیرو – تغییر طول (تا نقطه Fmax) در گروه آندی نسبت به کاتدی و گروه کنترل افزایش نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که تحریک آندی و کاتدی موجب تسریع جریان ترمیم زخم می شود، اما تحریک آندی احتمالا به دلیل فراخوانی بیش تر سلول های ماکروفاژ به منطقه آسیب، زمینه را برای جذب بیش تر فیبروبلاست ها آماده می کند. فیبروبلاست ها نیز با افزایش کلاژن سازی، مقاومت کششی پوست را افزایش خواهند داد
    کلیدواژگان: پوست، ترمیم زخم، تحریک الکتریکی I، D، C، _ اثر قطب تحریک
  • یونس لطفی، گیتا موللی صفحه 45
    هدف
    هدف این پژوهش، اجرای آزمایشی برنامه غربالگری شنوایی نوزادان در 2 بیمارستان هدایت و میلاد و تعیین میزان شیوع کم شنوایی در نمونه ای نوزادان متولد شده تهرانی بوده است.
    کم شنوایی از شایع ترین نقص های مادرزادی است و عدم تشخیص به موقع آن، آسیب ها و معلولیت های فراوان به دنبال دارد. غربالگری شنوایی نوزادان، به عنوان مؤثرترین شیوه شناسایی زودرس این معلولیت در بیش تر کشورهای جهان در حال اجرا است.
    روش کار
    طی 12 ماه (از مهر 1381 تا مهر 1382)، 7718 نوزاد (3911 پسر و 3807 دختر) مورد آزمون غربالگری شنوایی قرار گرفتند. این پژوهش در 3 مرحله انجام شد: غربالگری اولیه، غربالگری مجدد، آزمون تشخیصی دقیق. در مرحله اول و دوم آزمون غربالگری با دستگاه OAE انجام شد و آزمون تشخیصی دقیق نوزادانی که دوبار ارجاع شده بودند و نتیجه OAE (Otoacoustic Emission) نداشتند با دستگاه ABR (Auditory Brainstem Response) تشخیصی صورت می گرفت.
    نتایج
    از کل 7718 نوزاد که بررسی کامل شدند، 9 نوزاد (1 در هزار) کم شنوا تشخیص داده و به مراکز مربوط جهت توانبخشی زودرس ارجاع داده شدند. این آمار با آمارهای جهانی در دیگر کشورها (3-1 نوزاد در هر هزار نوزاد) همخوانی داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد برای اجرای چنین برنامه هایی در کشورمان، آماده کردن و فرهنگ سازی بیش تر عموم مردم نسبت به عوارض کم شنوایی و راه های تشخیص زودرس آن و درگیر کردن همه سازمان ها و مسئولین ذیربط و جلب حمایت بیمارستان ها مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: غربالگری، کم شنوایی، نوزادان، ارزیابی گسیل های برانگیخته صوتی، پاسخ های برانگیخته شنوایی ساقه مغز
  • سیدباقر مرتضوی، رضا غلام نیا، حسن اصیلیان، علی خوانین صفحه 53
    سابقه
    امروزه استفاده از عایق های مواد معدنی، نظیر الیاف پشم سنگ، شیشه و سرباره، به منظور هدر ندادن انرژی و کنترل آن گسترش فراوان یافته است. استفاده روزافزون از این عایق ها در صنایع و امکان مواجهه در هنگام تولید، حمل و نقل، نصب و برداشت، نگرانی هایی را در سطح جامعه برانگیخته است. تحقیقات صورت پذیرفته مؤید آن است که برخی از بیماری های تنفسی ناشی از کار با این مواد مشاهده شده است. بررسی میزان مواجهه با الیاف و گرد و غبار، اولین گام برای تعیین آثار بهداشتی یک ماده است.
    روش بررسی
    برای تعیین میزان مواجهه کارگران از روش NIOSH7400 برای نمونه برداری، آماده سازی و آنالیز الیاف استفاده گردیده است. هوا از طریق پمپ نمونه برداری روی فیلتر غشایی عبور داده شد. سپس نمونه برای شمارش الیاف با استن شفاف و توسط میکروسکوپ فاز کنتراست الیاف شمارش گردید. به منظور ارزیابی تغییر حجم ها و ظرفیت های ریوی، اسپیرومتری توسط دستگاه اسپیرومتر P.F.T به همراه پرسشنامه ای برای گروه های مورد و شاهد انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج شمارش الیاف مقادیر متفاوت میزان الیاف را در منطقه تنفسی کارگران نشان می دهد. بیش ترین میزان در بخش اره و کم ترین میزان در بخش بسته بندی اتوماتیک مشخص گردیده است. میانگین میزان مواجهه 8 ساعته و مواجهه واقعی به ترتیب f/cc 51/0 و 7/0 بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    شمارش الیاف و تعداد آن در کل واحد از مقادیر آستانه مجازTWA 8 ساعته (ACGIH) بالاتر نبوده و از نظر آماری در حد حدود مجاز مواجهه شغلی است (001/0p<). با توجه به ساعات اضافه کار، میزان مواجهه واقعی از این مقدار بالاتر بوده و آزمون «تی» تفاوت معناداری را با استاندارد حدود مجاز شغلی نشان داد (001/0=p). براساس آزمون «تی» تفاوت آماری معناداری بین میانگین های VC، FVC و FEV1 در دو گروه وجود نداشت و مقدار p به ترتیب برای هر یک 124/0، 059/0 و 27/0 بود. براساس نتایج این آزمون، میزان VC، FVC و FEV1 با مقادیر نرمال اختلاف معناداری داشته و مقدار p برای هر سه کم تر از 001/0p< بوده است. /VC،FVC FEV1/ با مقادیر نرمال اختلاف معناداری نداشته و مقدار p به ترتیب برای آن ها 641/0 و 905/0 بوده است.
    کلیدواژگان: الیاف پشم سنگ، نمونه برداری، شمارش الیاف، میکروسکوپ فاز کنتراست، مواجهه شغلی، اسپیرومتری
  • میترا مهدوی مزده، محبوب لسان پزشکی، نادیا زینت حتمی، سایه جهانی، سپیده سیفی، فرخ لقا احمدی، محمدرضا خاتمی، سیما مازیار، عفت رازقی، جلال آزمندیان صفحه 61
    هدف
    سنگ کلیه از شایع ترین بیماری ها در مراجعه کنندگان به درمانگاه های نفرولوژی است. در بیماران با سابقه یک بار سنگ کلیه، احتمال تشکیل سنگ مجدد طی 8 سال 85 درصد است. هدف از بررسی های تشخیصی در بیماران باسنگ کلیوی که 85-70 درصد موارد آن از نوع سنگ های کلسیمی ایدیوپاتیک بخصوص اگزالات کلسیم است، دادن راه درمانی مؤثر برای پیشگیری از پیدایش مجدد سنگ، عوارض و درمان علل احتمالی زمینه ای آن است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی که در طی 24 ماه در بیمارستان امام خمینی انجام گرفت تعداد 144 بیمار در دو گروه مورد و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند: گروه مورد (95 نفر که 2 بار یا بیش تر دفع سنگ کلسیمی داشتند) و گروه شاهد (49نفر که کم تر از 2 بار دفع سنگ کلیه تا قبل از دو سال اخیر داشتند).برای هر بیمار، توسط مطالعه گر، اطلاعات مورد نیاز درباره سابقه دفع سنگ،میزان دریافت پروتئین در هفته (تخم مرغ و گوشت) و نتایج آزمایش های ادرار 24 ساعته از نظرکلسیم، اسیداوریک، اگزالات، سیترات، سدیم، فسفات و حجم در پرسشنامه وارد شد.
    نتایج
    میانگین دفع کلسیم 24 ساعته p=0.001))، هیپرکلسیوری p=0.005))، سطح بالای سدیم ادرار p=0.049))، میانگین دفع فسفات p=0.02)) و میانگین اسید اوریک p=0.004)) ادراری به طور قابل ملاحظه با عود سنگ کلیه ارتباط داشت. هیپراوریکوزوری، هیپوسیتراتوری، هیپراگزالوری، سابقه مثبت فامیلی سنگ کلیه و میزان پروتئین مصرفی (کم تر/بیش تر از 1gr/kg/d) بین دو گروه مورد مطالعه اختلاف معناداری را نشان نداد.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد در بیماران با سنگ سازی بیش از 2 بار حتما آزمایش ادرار 24 ساعته از نظر کلسیم و اسیداوریک سیترات واگزالات و سدیم و حجم ادرار (به خصوص از نظر کلسیم و اسیداوریک) باید انجام شود. طبق مطالعات انجام شده، ارتباط واضحی بین سنگ سازی مجدد و کلسیم و اسید اوریک ادراری وجود دارد و با رفع آن ها می توان از پیدایش مجدد سنگ کلیه پیشگیری کرد.
    کلیدواژگان: سنگ سازی مکرر کلیوی، هیپرکلسیوری، هیپراوریکوزوری، هیپراگزالوری، هیپو سیتراتوری
  • سید مسعود نبوی، پروانه بزرگی صفحه 67
    هدف
    سندرم تونل کارپ (مجرای مچ دستی) (CTS) شایع ترین و شناخته شده ترین نوروپاتی فشاری یا به دام اندازنده عصب است که به علت درگیری عصب مدیان در مچ دست حادث می شود. این سندرم از شایع ترین علل درد و پاراستزی در انگشتان دست و گاه درد دست و ساعد و بازوان و از طرفی از شایع ترین علل ارجاع بیمار به کلینیک های الکترودیاگنوستیک است.
    روش کار
    به منظور بررسی علائم بالینی و الکتروفیزیولوژیک این بیماران، مطالعه ای مقطعی، توصیفی، تحلیلی در 70 بیمار ارجاع شده به کلینیک الکتروفیزیوتراپی بیمارستان مصطفی خمینی تهران انجام شد. ابتدا بیماران مورد ارزیابی دقیق شرح حال و معاینه قرار می گرفتند و سپس تست های تشخیصی روتین EMG – NCV برای آن ها انجام می شد و خصوصیات هر اقدام برای هر بیمار ثبت می گردید.
    نتایج
    مهم ترین نتایج حاصل از بررسی فوق نشان داد که بیش ترین متخصصین ارجاع دهنده بیماران، متخصصین ارتوپدی و نورولوژی بودند. متوسط سن بیماران 48 سال بود که 1/77 درصد از آن ها را خانم ها تشکیل می دادند. 4/91 درصد از بیماران راست دست بودند. 9/22 درصد از بیماران دارای شغل با ریسک بالا (تعریف شده) بودند. در 9/52 درصد بیماران گزگز و خواب رفتگی انگشتان دست ودر 9/41 درصد درد انگشتان و دست و ساعد علت مراجعه به پزشک اولیه (ارجاع دهنده) بود. 9/52 درصد از بیماران شروع مشکل را کم تر از 6 ماه، 6/28 درصد بین 6 ماه تا 2 سال و 6/18 درصد بیش تر از 2 سال گزارش کردند. از نظر فاکتورهای مستعد کننده یا زمینه ای، 9/22 درصد سابقه تروما به نسج نرم مچ یا استخوان های ناحیه ها، 4/11 درصد سابقه ای از آترویت روماتوئید، 4/11 درصد سابقه ای بنفع هیپوتیروییدی و 3/4 درصد سابقه ای به نفع هیپرتروییدی ذکر کردند. 6/8 درصد از بیماران نیز شروع اختلال را همزمان و یا به دنبال بارداری و زایمان ذکر کردند. 20 و 80 درصد از بیماران به ترتیب مبتلا به CTS یک طرفه و دوطرفه بودند. بیش ترین بیماران CTS شدید سمت راست داشتند، CTS دست چپ عمدتا از نوع متوسط بود. شایع ترین تست مثبت کلینیکی مربوط به CTS در بیماران، تست فلیک (Flick) بود. درجات متفاوتی از کاهش حس محدوده عصب مدیان، کاهش فورس عضله APB (ابدکتورپولیس بوریس) و آتروفی تنار به دست آمد.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد سندرم مجرای مچ دست در خانم ها و برخی مشاغل حساس و بیماری های زمینه ای شایع تر باشد. در این بررسی، این سندرم عمدتا دو طرفه بوده، برای تشخیص بالینی آن نباید تنها به وجود گز گز و مور مور دست ها اکتفا کرد و به درد توام نیز باید توجه داشت.با توجه به فراوانی بیش تر تست فیلیک در این بررسی برای ارزیابی بالینی باید به آن بیش تر توجه کرد.
    کلیدواژگان: سندرم تونل کارپ، سندرم مجرای مچ دستی، نوروپاتی عصب مدیان، الکتروفیزیولوژی بالینی، الکترومیوگرافی
  • محمد ابراهیم یارمحمدی، محمدرضا جلالی ندوشن، حسین طالبی، فرید زایری صفحه 73
    مقدمه
    هلیکوباکترپیلوری باکتری گرم منفی میکروآئروفیلیک است که با استفاده از فاکتورهای تهاجمی خود باعث ایجاد گاستریت و عوارض آن، مانند زخم معده و کانسر معده می شود. یکی از مشکلات عمده در درمان بیماران مبتلا به هلیکوباکترپیلوری عفونت مجدد با سویه های دیگر هلیکوباکترپیلوری است که احتمال کلونیزاسیون این باکتری را در سایر بافت های بدن مطرح می‎ کند. با توجه به این که بافت های لوزه و آدنوئید در مدخل دستگاه گوارش و تنفسی قرار گرفته‎اند، شاید محلی برای کلونیزاسیون هلیکوباکترپیلوری و مخزنی برای عفونت مجدد با آن باشند.
    هدف
    در این پژوهش، بررسی کلونیزاسیون هلیکوباکترپیلوری در لوزه و آدنوئید به وسیله تست اوره آز است. تست اوره آز شایع ترین روش تشخیص هلیکوباکترپیلوری است و از حساسیت و اختصاصیت بالا برخوردار است.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه 100 بیمار که تحت جراحی تانسیلکتومی یا آدنوتانسیلکتومی قرار گرفتند انتخاب شدند. از هر بافت لوزه و آدنوئید بیماران فوق، دو نمونه، یکی از پل فوقانی و یکی از پل تحتانی بافت لوزه یا آدنوئید به اندازه mm32 با وسایل استریل گرفته شد. نمونه ها به صورت جداگانه در ظرف های حاوی مایع تست اوره آز به حجم cc1 انداخته شدند. تغییر رنگ مایع از زرد به ارغوانی در فواصل زمانی 20 دقیقه، 1 ساعت، 3 ساعت و 24 ساعت ثبت شد.
    یافته ها
    24 نمونه از 590 نمونه گرفته شده در طول 24 ساعت مثبت شد. این 24 نمونه مثبت متعلق به 15 نفر است که 10 نفر در 3 ساعت اول و 5 نفر در ساعات بعدی از نظر هلیکوباکترپیلوری مثبت شدند.
    نتیجه گیری
    هلیکوباکترپیلوری می تواند در لوزه و آدنوئید کلونیزه شود.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، لوزه، آدنوئید، اوره آز
  • بخش انگلیسی
  • صفحه 91